ترجمه اینترویو برایان و اخبار طنز |
سلام به همه دوستای خوبم امروز براتون دو تا مطلب دارم یکی اینترویو برایان و یکی یه اخبار جالب از وست لایف که درباره Nicky و Shane هست (یه کمی حالت طنز داره) اینترویو برایان یک گپ خودمونی هست که براتون معنی کردم. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید. اخبار هم از زبون یه عکاس هست که عکساشم براتون گذاشتممن دارم میرم شمال (زیبا کنار) هادی هم داره میره شمال پس یک هفته شرمنده همتون میشیم امیدوارم که ما رو ببخشید Interview Brian
نه من فقط مدتی موهایم رو کوتاه نکردم تا کارم رو (اولین موزیک) شروع کنم چرا وقتی از وست لایف اومدی بیرون اسمت تغییر کرد و برایان با Y تبدیل به برایان با I شد؟ من اسم واقعیم در پاسپورت و شناسنامه برایان با I هست ولی اولین باری که در گروه وست لایف میخواستم امضا کنم به طور ناخودآگاه حرف I رو به صورت Y نوشتم که از اون به بعد همیشه اسمم رو با Y مینوشتم بعد از بیرون اومدن از وست لایف چی کار کردی؟ وقت زیادی رو به بطالت نگذروندم با خودم گفتم من هنوز هم باید برنامه زندگیم رو ادامه بدم. وست لایف به کار خودش ادامه میداد و خانواده من هم منو به خواندن مجدد به صورت انفرادی تشویق میکردند. برای اولین بار که می خواستی تنهایی بخونی چه احساسی داشتی؟ توضیح دادن این موضوع برام خیلی سخت در مورد مفهوم شعرت بعضی ها میگن که وقتی تو وست لایف بودی مفهوم شعرت شادتر بود؟ نه من برای اینکه از نظر مفهوم در دیدگاه مخالف گروه وست لایف قرار بگیرم این شعر رو نخوندم بلکه مسایل روزمره زندگیم رو بیان کردم وقتی تو وست لایف بودم حامی ما از ما میخواست که همکاری نزدیکی با هم داشته باشیم ولی وقتی تنهایی خوندم میتونستم آزادانه هر کاری رو انجام بدم در مورد گذشتت بگو؟ من هرگز آرشیو وست لایف و همچنین تمامی افرادی که باهاشون کار میکردم رو فراموش نمیکنم چون اون موقعها ما 24 روز در هر ماه را با هم تمرین میکردیم راسته که بعد از کاست Turn Around گفتی که دیگه نمی ای؟ آره من همون موقع اعلام کردم که میخوام از وست لایف برم اونها سعی کردند که منو قانع کنند که بمونم میگفتند وقتی با هم هستیم هم موفقتر و هم شادتر هستیم شنیدیم که وست لایف دنبال یه آدم با اصالت میگرده؟ News بچه ها وست لایفی ها به دام افتادند خیلی جالبه که یه آدم وست لایفی اینقدر شکم داشته باشه مثل شین فیلان و نیکی که در تعطیلات هستند سالها پیش پسری از توده خمیر به وجود اومد ولی متاسفانه همه این خمیرها دور شکمش جمع شد بهتره بگم که این عکسهایی که از شین و نیکی و همسرانشان گرفتم مربوط به تعطیلات اونها در خلیج میامی هست متاسفانه بچه ها به خاطر نور فلاش همه چیز رو فهمیدند و لباسهاشون رو پوشیدند اما نیکی دنبال من اومد و شکمش را بوسید ما رو احمق فرض نکنید پسرا (وستلایفی ها)! اگه کارتون شبیه گلابی نشه هیکلاتون شبیه گلابی میشه!!! دوستدار شما مرتضی سلام خوبید باز اومدم خودم که کفرم در اومده هیچ خبره خاصی نیست منم هی زرت و زرت بروز می کنم شما هم هی منت میزارین می خونین نظر میدین خیلی وقت بود که 9 تا نظر نداشتم حد اقل از وقتی به بلاگ اسکای اومدم قدیما تو پرشین بلاگ پیش میومد ولی حالا از همتون بازم ممنونم که انقدر به من لطف دارید.
|